تنهائی ذاتیِ بشریِ منحصر بِ فردِ من زمانی چهره اش نورانی تر می شود کِ اندکی از مزه ی گسِ تلخیِ دیرینه ام را زیرِ زبانم حس می کنم،
وقتی کِ زیرِ چشم های آسمانِ همیشه ناظر پا بِ صحنه ی جرم های قدیمی ام می گذارم و بِ کسی نمی توانم دم بزنم.
زخم هایم تازه شده اند؛ با هر دم و باز دم دهان باز می کنند و چرکِ جراحات وجودم را آلوده می سازد!
دردِ بیشتر این است کِ کسی نمی بیندشان!
حتی همان کسی کِ شب ها را پا بِ پای غم هایش گریه می کردی هم نمی فهمدت دیگر؛ سرِ همه
خوشا که "عشق" و "وطن" داستانِ ما باشد
که حرفِ مردمِ ما بر زبان ما باشد
به تاخت می روی و پشت سر نمی بینم
در این مسیر کسی هم عنانِ ما باشد
خدا، خدای من و توست، دل قوی می دار
اگرچه دور زمان بر زیان ما باشد
غمین مباش که فردا -یقین- فرشته ی شعر
قسم اگر بخورد، هم به جان ما باشد
طلای غزنه نوشتی به دادِ ما نرسید
سخن طلاست که خود در دهانِ ما باشد
ستون به سقفِ وطن می زنیم، "سیمین گفت"
بگو اگرچه که با استخوان ما باشد
تویی که می گذرم یا " منم که می گذری"
کمی زخمیام اما همین که درآمدم از آن رابطهی مسخره جای شکرش باقیست. اسمش را حذف نمیکنم اما دیگر نباید دنبالش باشم. از ابتدا هم یک حماقت محض بود. سوای ایراد کار من او هم یک بچه حشری بود که هورمونهاش مثل من بهم ریخته بود. من که میدونم تهش هورمونه و حله پس دادِ چی رو داشتم؟ تحقیرم کرد که حقم بود و حالا دلم خوش است که لااقل تمام شده و هیچ وقت برای ساختن دیر نیست.
خویشتن طرح و بدنامه است و باید آن را به عهده بگیرم و به سرانجام برسانم.
خویشتن...
۱.گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست؟
بالله که زنده ماندنِ ما، شاهکارِ ماست...
۲.کاش ما هم جعبه سیاه داشتیم ، بعد مردن معلوم میشد کی از غم مرده کی از ناامیدی...
۳.دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچهی ایام دلِ آدمیان است
ای کوه! تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست درین سینه که همزادِ جهان است
#هوشنگ_ابتهاج
۴.ما تنها جوونایی هستیم که سی سال بعد نمیگیم ، جوانی کجایی که یادت بخیر...
تو این حال و هوای متشنج تو رو خدا حواستون به حرفایی که میزنید باشه.
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
دانلود رایگان کتاب دادِ بی بیداد pdf
درباره کتاب:(دادِ بی بیداد)
ویدا حاجبی تبریزی دیروز دوشنبه ۲۳ اسفند در ۸۱ سالگی در پاریس درگذشت. حاجبی در دانشکدهی معماری پاریس همکلاس و اخ خودمانی فرح پهلوی بود. بعداً به ونزوئلا، کوبا و الجزایر رفت و در فعالیتهای چریکهای چپگرا در این کشورها کمپانی داشت. مدتی پس از بازگشت به ایران دستگیر شد و از سال ۵۱ لغایت ۵۷ محبوس شد. حاجبی پس از آزادی از زندان در سنه ۵۷ به سازمان چریکهای فدایی خلق پیوست، ولی د
آواره ای فراری ام و بی نشانی امیاذالکرم، کنار خودت می نشانی ام؟سرمایه ام همین به کنارت نشستن استبیچاره می شوم اگر از خود برانی امسوز و نوا و لحن مناجاتی مراانداخت آخر از نظرت، بد دهانی امحرفی نمی زنی؟ چقدر دلخور از منیچیزی بگو که تشنه ی یک لَن تَرانی امباور نمی کنم که قیامت به موی سرمسجود من، به سوی جهنم کشانی امروحم اگر چه غرق غبار معاصی استبا یاحسین می خری و می تکانی امبا یک سلام و عرض ادب محضر حسینامشب به صحن کرب و بلا می رسانی امیاد غریب م
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ فاطمیه اول ۹۸
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهب
دلبرِ نازم ؛ سلام.الان که دارم این نامه را برایت مینویسم، رویِ صندلیِ اتوبوسم و بادِ کولرِ اتوبوس، کلِ فضا را خُنک کرده است. کنارم مردی نشستهاست که ریش و سبیلش رو به سفیدی رفته. اتوبوس تقریباً پُر است. اما تو نیستی. و این اولین باریست که بعد از عقدمان، تنها تکیه به صندلیهایِ این اتوبوس میزنم. و اولین باریست که قرار است به مدت طولانی تری ازت دور باشم. و چه بی قرار بودی وقتی چمدانم را در دستم دیدی. اشکهایِ پاک و زلالت بی اختیار جاری ب
مثل نصفه شکاندنش، مثل باقی ماندن دو نیمه و تصمیم به کشیدنِ نیمهها، مثل اولی، مثل غلیظ مثل توانستن، مثل مثل همیشه نبودن، مثل اصل غلظت تلخی، مثل نچسبیدن، ماندن، افتادن، بلند شدن، آوردن یکی دیگر، دیدن، بهتر دیدن، ماندنِ هنوز یکی دیگر، کشیدن، مثل قبل بودنهای کم توان، ملو، آهنگهای نا آشنا. تمام شدنهای همیشگی، ماندن در کف. رفتن سراغ کاملِ بین دو نیمه، مثل همیشه تلخ بودن، احساس تلخی متوالی، سه بار سرچ کردن پونز اشتباهی، بعد پونز، دود خورد
دائم چهل منزل بلا بر ما رسیدهخواندم نمازم را نشسته، قد خمیدهجای نوازش کردنِ دستان باباشعله، میان گیسویم شانه کشیده****هجران دلبر، قد کمانی ساخت من رااز ناقه، ضعف و تشنگی انداخت من راطوری کتک خوردم دو چشمم تار گشتهحق داشت عمه، لحظه ای نشناخت من را****درد کف پا، خسته ام کرده حسابیدارم میان پهلویم دردِ حسابیگفتم نکش اینگونه از سر چادرم رادادِ مرا دشمن در آورده حسابی****آخر چرا رحمی به چشمِ تر نداری؟!پایم شکسته، از چه رو باور نداری؟!من دخترم، خیلی
اشک در چشمانم حلقه میزندمن این بی تحملی را هر لحظه دارم طاقت میاورمتوباز هم قرار نیست فراموش شویانگار تا ابد همه تا من را میبینند دربارهء تو کنجکاو میشونددوباره روز از نو روزی از نواشک قفل شده گوشه ی چشمانم میان ریختن و ماندنمیان گریختن و جاری شدنمیان ...و وقتی تو قرار نیست پاکشان کنی آبی به دست و رویم میزنم ..آب از آب هم تکان نمیخورد..اصلاً معلوم نیست دیگر!طاقت می آورم ولی این من نیستم که دارد انتقام میگیرد زمانه است که بو عشق در اوفتاده استدق
این مثنوی حدیث پریشانی من استبشنو که سوگنامه ی ویرانی من استامشب نه اینکه شام غریبان گرفته امبلکه به یُمن آمدنت جان گرفته امگفتی غزل بگو غزلم، شور و حال مُردبعد از تو حس شعر، فنا شد، خیال مُردگفتم مرو که تیره شود زندگانیمبا رفتنت به خاک سیه می نشانیمگفتی زمین مجال رسیدن نمی دهدبرچشم باز، فرصت دیدن نمی دهدوقتی نقاب، محور یکرنگ بودن استمعیار مهر ورزیمان، سنگ بودن استدیگر چه جای دلخوشی و عشق بازی استاصلاً کدام احمق از این عشق راضی استاین عشق
4روز از ناب ترین روزهای عمر 23ساله ام را تنها در اتاق406، بلوک2، خوابگاه شوریده گذراندم. تنها موزیک گوش دادم. تنها غدا پختم و تنها غدا خوردم و تنها فاز یک پروژه را به جاهای خوبی رساندم. تنها هر شب 2کیلومتر را در سالن ورزش دویدم. تنها برای خودم چایی ریختم و تنها فیلم دیدم. از فردا که خوابگاه شلوغ میشود برای این سکوت و تنهایی دلم تنگ میشود. سال ها بعد شاید خنده ام بگیرد از این دلخوشی های کوچک این روزها ولی در این لحظه همه چیز برای من در بهنیه ترین حال
❤️از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟گفت: نقطه ای که حول محور قلب میگردداز معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت: سقوط سلسلهی قلباز معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟گفت: پاکترین احساساز معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزداز معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست❤️از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟گفت : عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر میگذارداز معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟گفت:
تنها ترین تنها هستم سکوت تاریک سرد در جاده ای بی انتها ....تاریک حتی جلوی پایم را نمی بینم از برداشتن قدم میترسم ....میترسم از قدم زدن چندسال هست میدوم پاهایم خسته رمق ندار م نرسیدم به انچه که دنبالشان دویدم محو شد از نظرها هرچه بو د تموم شد دنبالش/بروم سکوت همه جا را گرفته سکوت سرد و تاریک شیوا رها تنها تنها
تنها ترین تنها هستم سکوت تاریک سرد در جاده ای بی انتها ....تاریک حتی جلوی پایم را نمی بینم از برداشتن قدم میترسم ....میترسم از قدم زدن.
چندسال هست میدوم پاهایم خسته رمق ندارم. نرسیدم.
به انچه که دنبالشان دویدم محو شد از نظرها هرچه بود تموم شد.
دنبالش بروم سکوت همه جا را گرفته سکوت سرد و تاریک شیوا رها تنها تنها ...
تنها،تنهایی را احساس میکنم، میان احساس های خموش دریایی که در جزر و مدّ احساس ها،احساس خویش را گُم کرده اندتو تنها بمان!تا وقتی که به خودت ملحق شوی،تنهایی ام راشریک نمیخواهم..تو از خودت میگریزی ومن از تو به توفکر نکن مزاحمت هستمتنهایی استدر گرداب احساس تو از مناز خودت رفته ایو من تنهایی هایم (احساساتی که در اطرافم به من القا میشوند را)قایم میکنمتا تو از بزرگی این گرداب بیش تر مترسیتا تو تنها،تنهاییم بمانینه تنها،یک تنها....
اینترنت قطع و وصل میشه، هیچ فیلترشکنی وصل نمیشه، همه خیابونا کیپتاکیپ پلیس وایساده و بستهست. میخوام بگم ممکنه چهلسالِ تمام همه نیروهای نظامی کشور رو شستشوی مغزی داده باشی که برای یک آرمان موهومی مردم رو بکشن، ممکنه تمام سرمایه موجود در کشور رو کانالیزه کرده باشی که کسی بیرون از دایرهت چیز قابل توجهی نداشته باشه، ممکنه به هیچ سازمان و شرکت خصوصیای که ربطی به خودت نداره و میتونه محل انباشت سرمایه باشه، اجازه نفس کشیدن نداده باشی
خدایا؛تو تنها روزنه ی امیدی هستی که ؛ هیچگاه بسته نمی شود.تو تنها کسی هستی که ؛ با دهان بسته هم می توان صدایش کرد.تو تنها کسی هستی که ؛ با پای شکسته هم می توان سراغش رفت.تو تنها خریداری هستی که ؛ اجناس شکسته را بهتر برمی دارد.تو تنها کسی هستی که ؛ وقتی همه رفتند ، می ماند.تو تنها کسی هستی که ؛ وقتی هم پشت کردند ، آغوش می گشاید.تو تنها کسی هستی که ؛ وقتی همه تنهایت گذاشتند ، محرمت می شود.وتو تنها سلطانی هستی که ؛ دلش با بخشیدن آرام می گیرد ، نه با تن
تنها پادتن تنهایی،در آغوش گرفتن تنهایی است.تنها پادتن ترسدر آغوش گرفتن ترس است.و تنها راه رهایی از رنج،روبرو شدن با آن و پذیرفتن آن.تا زمانی که از عمیقترین دردهایت فرار کنی،التیام نخواهی یافت...دنیا جای رنج است اما جای رنجیدن نیست و امید بدون خوشبینی تنها راه زنده ماندن در این سیاره است..
تنها ماندن در خانه
تنهایی بخاطر خودارضایی
هر وقت تنها میشم
دیدن فیلم های مستهجن مبتذل در خانه
یواشکی فیلم دیدن
تنها تو خونه
تنهایی استمنا دختر پسر
خیلی تنها هستم
من تنها هستم
علت دلیل خودارضایی
چگونه تنها نباشیم ؟
مشکل من تنهایی هست
مشکل تنها بودن
درمان تنهایی
چگونه تنها نباشم؟
علت تنهایی من
چرا من تنها هستم؟
خودارضایی کردن در خانه
هیچ کس تو خونه نیست
من چرا همیشه تنها هستم؟
کتاب دانلود آموزش دوستیابی
فرار از تنهایی
خودارضایی فیلم های سکس
الان از چند تا وب دیدن کردم دیدم همشون سردر وبشون یه تنها هست، مثلا روزنوشت یه ... تنها و ازینچیزا
کلی انرژی منفی داشت، فکر کنین صبحمو با اینا شروع کنم شب چی میشه...
به امید روزی که همه این «تنها» ها از وبلاگا پاک بشه و دیگه خود کلمۀ «تنها» هیچ معنی و مفهومی نداشته باشه
تنها
زُل می زند،پُشتِ سکوتش نقطه چین ، تنهاست ؛تنهامجموعه ای از شعر هایِ خوش نشین، تنهاست؛تنها
نصف النهار ِهر نگاهش رو به قطبِ آرزوهایخ می زند چون بی جهت، رویِ زمین تنهاست؛تنها
ثبتِ حقایق می کند، گاهی، ولی این عکس ها تلخند قابِ دو چشمی که به قلبِ دوربین تنهاست؛تنها
هِی قهوه می نوشد اثر از فالِ خوب اما نمی بینددر حالِ او تأثیرِ گُنگِ کافئین تنهاست،تنها
تبعیدیِ عشق است و در اعماقِ تفکیکی غریبانه چون تکه ای جامانده از یک جو
یک زخم نامرئی شده ام..
حتی، گاهی رویش آرام آرام نمک میریزم و عمیقش میکنم؟
هی سکه می اندازم و میگویم روی شیرش شانس من است
هی خط میشود..
خط میشود و عمق میدهد به این زخم..
ت
ن
ه
ا
این کلمه معانی مختلفی دارد که هر کس در زندگی ش انگار میتواند چندین بُعدَش را تنها بفهمد:))
تنها در تنها
من همیشه تنها بودم ... همیشه هم تنها خواهم بود ... اصلا همه ی آدمها تنها هستند ... بعضیا این تنهایی رو بیشتر درک می کنند ، بعضیا کمتر ...
خب به درک ! به جهنم ! دنیا تا بوده همین بوده ... تنها هستم و هیشکی دوسم نداره ... هر کسی هم میگه دوستت دارم ، دروغ میگه ... همه خودشون و منافعشون رو بیشتر دوست دارند . عشق ناب و خالص ندیدم هیچوقت ...
کسی این وبلاگ رو می خونه آیا؟
خدایا؛تو تنها روزنه ی امیدی هستی که ؛ هیچگاه بسته نمی شود.تو تنها کسی هستی که ؛ با دهان بسته هم می توان صدایش کرد.تو تنها کسی هستی که ؛ با پای شکسته هم می توان سراغش رفت.تو تنها خریداری هستی که ؛ اجناس شکسته را بهتر برمی دارد.تو تنها کسی هستی که ؛ وقتی همه رفتند ، می ماند.تو تنها کسی هستی که ؛ وقتی هم پشت کردند ، آغوش می گشاید.تو تنها کسی هستی که ؛ وقتی همه تنهایت گذاشتند ، محرمت می شود.و تو تنها سلطانی هستی که ؛ دلش با بخشیدن آرام می گیرد ، نه با تن
تنها واسط ایران کلش آدرسهای زیر هست و ایران کلش ادمین دیگری ندارد .به هیچ عنوان به غیر از مشخصات زیر به کسی اعتماد نکنید !
تنها شماره تماس : +989352889744
تنها آیدی تلگرام : @IRAN_CLASH_1383
تنها کانال تلگرام : @iRAN_CLASH_ChANEL
توجه داشته باشید تحت هیچ شرایطی ایران کلش واسط دیگری ندارد اعتماد نکنید!!!!!
بین ساعات 11 الی 23 در تمام روزها پاسخگو هستیم
حواست هست؟ تمام راهها رو دارم خودم تنها میرم
خودم تنها دارم بزرگ میشم.
جاهایی که میتونستیم با هم پیش بریم رو خودم تنها دارم تجربه میکنم.
مگه نه اینکه گفتن زن و مرد در کنار هم تکمیل میشن؟
پس چرا من تنها دارم تکمیل میشم.
همیشه از خدا خواستم بهترین باشم تا بعدا به مشکل نخورم.
ولی نه اینکه من کوله باری از تجربه بشم و بعدا تو بیای.
باید از حال الانم بنویسم. اینکه تنها اومدم خانه هنرمندان و با ح تموم کردم و دیگه همین تنهایی برام مونده راضیم و ... و خستهام و ناراحتم. میم عاشق من قصد دارم عاشق بشم و تنهام. این از زندگیمون و حالا ... تنها نشستم لبهی حوض خانه هنرمندان و ملت دارن فوتبال میبینند و من تنهام. دو تا کتاب خریدم و گالری دیدم، تنها. اونچه از همه بیشتر به چشم میاد تنهاییه.
بغض دارم؟ ناراحتم؟ نه بیشتر احساس رهایی و خوبی دارم اما همچنان چشمام بدنبال یه گریزگاهه اینک
خدایا قبل چهل سالگی عمر منو تموم کن
تنها چیزی که دارم عکس عروسیمه
من کنار حسینم (حسینم = حسینِ من حسین خودم)
حسینی که با ازدواج دوباره ش توی عقد به من ثابت کرد مرد زندگی هست فقط نه با من
تنها یک عکس مونده و اونم که خودم چهره تو در اون بازیابی می کنم
حسین
تنها سهم من
دخترک قشنگ من..
این روزها تنها دلخوشی ام شده ای..
بعد از خدا..
تنها کسی که از عمق جان، حالم را خوب می کند.
تو تنها دلیلم برای مقاومت و تلاش هستی..
تو تنها کسی هستی که به زندگی امیدوارم می کند..
اگر نبودی مادرت این روزها را تحمل نمی کرد..
اگر نبودی مادرت آنقدر وقت اضافه داشت تا فکرهای بد مدام در سرش رژه بروند..
تو هستی تا من غم هایم را فراموش کنم!
تا با شیرین کاری هایت لبخند بر لبم بنشانی..
حتی اگر انتهای این لبخند، بغضی فروخورده باشد..
این روزها هم میگذ
چند روزیست که دلدرد لعنتی بیصاحاب شده امانم را بریده، البته دلدرد برای من چیز جدیدی نیست، دوست یا بهتر است بگویم دشمن چندین سالهایست که دائم در حال پیکاریم، اما اینبار نیروی کمکی قَدَری به اسم حالت تهوع و گهگاهی هم سرگیجه دارد.
حالت تهوع که اسم حملهاش میشود استفراغ انقدر قَدَر بود که دور چشمانم را کبود کرد و ۳ روز تمام جلوی آینه دغدغه و اضطراب ماندنِ رد این شبیخون را داشتم( و الحمدلله بعد از سه روز اثرات جنگ نابرابرمان پاک
• بسم رب الزهرا •
در شبهای سرد بی هدفی
در زمهریر تباهی
تنها تو پناهی
در کوچه های نم گرفته باران
در میان عطرِ ترِ کاهگل های کوچه باغهای همسایه
وقتی نسیم ترنم یاس و محمدی و شب بو را می آمیزد
تو در کنار منی
تنها ترین آشنا یا رباه
• میمبنشین •
به راستی چگونه تنهایی سفر کنیم و خوش بگذرانیم؟ در این مقاله مطالب مفیدی برای تنها سفر کردن برایتان آورده ایم. اکثر آدمها فکر می کنند اگر تنها سفر کنند بهشان خوش نمی گذرد اما برخی دیگر طرفدار تنها سفر کردن هستند که البته تعداد گروه دوم به مراتب کمتر است. در ادامه نکات جالبی را برایتان آورده ایم تا اگر می خواهید به تنهایی مسافرت کنید، بتوانید خوش بگذرانید.
ادامه مطلب
هیچ جا و هیچکس و هیچ چیز در هیچ کنج دنیا انتظارت را نمی کشد
تنها کرم ها برای هرچه سریعتر مردنت آرزو میکنند
تو در هر نفس تنهایی ، تنها زاده شدی و تنها خواهی مرد
پس بیا و تا آخرین نفس شجاعانه بجنگ
نه برای اینکه مرثیه ای شگفت برایت بخوانند یا تجسمی برنزین از تو بر سر میدان بگذارند
فقط برای اینکه تو شجاعانه جنگیدن را به خودت بدهکاری.
تن های تنها: طلاق عاطفی
تن های تنها : محمدصادق آقاجانی کوپایی
معرفی:
ازدواج کرده ایم که دیگر تنها نباشیم اما پس از زمان اندکی تنهاتر از هر موقعی هستیم راستی چه کنیم تا اینگونه نشود؟ یا اگر بین ما جدایی افتاده، دوباره درست شود.
اینجا جایی است اسرار آمیز که تنها سازنده اش از وجودش مطلع است. اینجا جایی است برای تمرین. متن های توی این وبلاگ را کسی جز نویسنده اش نمی خواند و قرار نیست هیچ وقت بخواند. این متن ها تنها برای تمرین نویسندگی نوشته می شوند. نویسنده ی متن ها اینجا دیگر قرار نیست قبل از ارسال هر پست به این موضوع فکر کند که آیا متنش کسی را ناراحت می کند یا به اندازه کافی قشنگ نیست و ارزش خواندن دارد یا نه... اینجا نویسنده تنها می نویسد. کاری که عاشقانه دوست دارد...
رهبر نشوی تنها، ما یار تو می گردیم
وز جرگه عشاقت سردار تو می گردیم
گر لشکر سفیانها از غرب به پا خیزد
در قحطی انسان ها عمار تو می گردیم
با جرم ولای تو گر بر سر دار آییم
مدح تو کنیم بر دار، تمار تو می گردیم
این من نه منم تنها، آید ز #بسیج آوا
رهبر نشوی تنها، ما یار تو می گردیم
هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود
همسایه ی دشمن است و منفور شود
پروانه صفت، گِرد ِعلی میگردیم
تا دیده ی هر فتنه گری کور شود
دانلود آهنگ وقتی دلگیری و تنها از ابی کنسرت
دانلود آهنگ غربت ابی کیفیت 320
دانلود آهنگ وقتی دلگیری و تنها با کیفیت 320
وقتی دلگیری و تنها متن
کلیپ کنسرت ابی وقتی دلگیری و تنها
وقتی دلگیری و تنها آکورد
دانلود آهنگ غربت ابی لایو
وقتی دلگیری و تنها شهرام صولتی
امروز به معنای واقعی تنها بودن رو حس کردم...شاید خدا از من تنها نبودن رو گرفته تا شاید یه چیز دیگه بده نمیدونم...شایدم همش توهمه و چیزی جز تنهایی گیرم نمیاد...حتی دیگه جدیدا دکترهم باید تنهایی برم...اصلا بهتره کلا یه زندگی جدید رو شروع کنم و چیزی به معنای یار و همراه و اینا رو تو زندگی جدید راه ندم...اصلا دیگه دلم نمیخواد تنها نباشم همینه که هست، تنهای تنها...قبوله من دیگه کلا در هر زمینه ای تنهایی کار میکنم...تنهایی...
شب قبل با خودم قرار گذاشته بودم که وقت سحر، نان و پنیر گوجهای را به شکل مکتب تفکیک بخورم؛ یعنی پنیر را جدا، گوجه را جدا و نان را جدا در دهان بگذارم و بعد اگر نمک هم خواستم دهان را به سمت سقف باز کنم و نمک را سمت دهانم بپاشم. اما این اتفاق نیفتاد و ساعت گوشیام زنگ خورد و من از کابوس همیشگی ریختن دندانهایم بیدارم شدم و خیلی فلسفی طور از خودم پرسیدم که چرا این زنگ کوک شده؟ و اصلا یادم نمیآمد که چه اتفاقی در حال افتادن است...
دو ساعت بیشتر نخواب
ایران تنها کشوری است که ۶۸ در صد مساحتش را با زور اجانب یا خیانت شاهان از دست داده است.
ایران از معدود کشورهایی است که شاه خائن( پهلوی) آن نه با زور شمشیر و نه با رای مردم سر کار آمده است.
ایران از معدود کشورهایی است که به خاطر شاهان خائن چند صد سال عقب نگه داشته شده است.
ایران تنها کشوری است که شرق و غرب علیه او ۸ سال جنگ تحمیل کردند ولی یک وجب از خاکش را از دست نداد.
ایران از معدود کشورهایی است که مورد تهاجم بمب شیمیایی اهدایی اروپا قرار گرفته اس
خدا به موسی گفت: ده روز دیگه پیشم بمون!
موسی گفت: چشم
وقتی موسی برگشت پیش همراهاش، دید که اونا همراه نبودن. از همراه نبودن همراهاش ناراحت شد ولی...
ولی ده روز خدا همراهش بود، پس از تنها موندنش ناراحت نشد!
ده روز موسی تنها بود.
ده روز موسی با خدا تنها بود.
خدا موسی رو خیلی دوست داشت.
دلم هوای تو دارد.. نگاهت.. صدایت.. لبخندت.. وجودت.. بخار روی شیشه ی عینکت.. دستانت... لبخندت.. سپیدهی روشن چشمانت.. بوت.. بوت... بوت.... بیا و بگذار این آخرین نوشته ای باشد که برای نبودنت می نویسم.. خسته ام و دلتنگ.. چشمانم به در است.. گوش هایم را تیز کرده ام.. پس کی.. پس کجا باز دوباره تو را خواهم دید؟ آیا یک بار دیگر برای من خواهی خواند؟ که من بعد از هزار سال...؟ دیگر با صدای که آرام بگیرد این قلب خسته و تنها و فسردهی من؟.. دیگر چه کسی صدا کند مرا که نازنینم
شاعری ناشناس که سال ها پیش در دامنه ی بیستون کوه می زیست، همواره با خود این گونه زمزمه می کرد:
با خود گفته بودم کوه تا کوه باید ایستاد
چه می دانستم دشت تا دشت باید گریخت.
مساله ی کردستان، نه مساله ی کردستانِ تنها، که مساله ی ایران است. و حل نمی شود مگر در مواجهه ی مستقیمِ همه ی مردم ایران با یکدیگر و درکِ درست از این مواجهه. مساله ی کردها، نه مساله ای صرفا قومی، نژادی یا مذهبی که مساله ای ملی است. صدالبته مسائل قومی در این سرزمین، در تقابل
کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf
دانلود فایل
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf | mae | 7657mae.manstar.ir › mae › htmlدانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf. معرفی کتاب:(زیبای تنها) ثریاا، زنی که روزگاری یگانه ااز محبوبترین و مشهورترین زنان جهان به آامار می آامد و عکس هاا ...
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf | sibfilesibfile.totiafile.ir › sibfile › htmlدانلود رایگان کتاب ز
کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf
دانلود فایل
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf | mae | 7657mae.manstar.ir › mae › htmlدانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf. معرفی کتاب:(زیبای تنها) ثریاا، زنی که روزگاری یگانه ااز محبوبترین و مشهورترین زنان جهان به آامار می آامد و عکس هاا ...
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf | sibfilesibfile.totiafile.ir › sibfile › htmlدانلود رایگان کتاب ز
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf
دانلود فایل
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf | mae | 7657mae.manstar.ir › mae › htmlدانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf. معرفی کتاب:(زیبای تنها) ثریاا، زنی که روزگاری یگانه ااز محبوبترین و مشهورترین زنان جهان به آامار می آامد و عکس هاا ...
دانلود رایگان کتاب زیبای تنها محمود طلوعی pdf | sibfilesibfile.totiafile.ir › sibfile › htmlدانلود رای
《گفت: میگم که برای شما فرقی نمیکنه. خیلی وقته که دیگه همهتون تنهایید. فقط هنوز گرمین حالیتون نیست. همهتون فقط خودتونید و خودتون. این همه میری تو خیابون تا حالا کی دیدی یه نفر همینطوری قدم بزنه و چشمش به آسمون و درختا باشه و بخنده؟ یا اصلا الکی بخنده؟
گفتم: خودم که میخندم.
گفت: نچ! تو حکایتت سواست. دیوونهای.
دیدم راست میگه. خیلی وقته ندیدم یکی دل سیر بخنده.
همدم گفت: شما آدما همیشه تنهایید. منتها اینو هیچ وقت نمیفهمید. وقتی بچهاید فکر
دیشب خواب دیدم انزلی هستمتنها بودم و انزلی پر از ابرهای خاکستری و مه بود
تنها صدای ویلن سل غمگینی بود و صدای او در پس زمینه موسیقیاو که میگفت با مرگ من همه چیز درست میشود، همه چیز رنگی میشود
دور خودم میگشتم تا کسی را پیدا کنم، تا راه فراری پیدا کنم اما بیهوده بودبیصدا بودم و انگار حبابی دورم کشیده شده بود، مثل زندان
ساعت چهار با صدای جیغ زنی در خیابان از خواب پریدم و مثل خواب همه جا تاریک بود و تنها بودم.
مردِ بیداستانی انتهای اتاقِ سایهروشنخورده نشسته بود، تنها، و از تنهایی هیچ ملول نبود. و گرچه ملول بود، اما به آن قطعیتی تنها بود، و به آن قطعیتی به تنهایی خو گرفته بود، که دانسته بود حتی این ملالتِ روزهای قبل مرگ، ابدا، مربوط به تنهایی نیست. البته که مرد بهزودی مُرد؛ گرچه قبلِ مرگ، جز نگاهی خیره به نقطهای تهی در روبرو، توصیهای نداشت. لحظاتی بعد از "اتفاق"، از صندلی با صورت زمین خورد، و هرگز حتی به یاد نیاورد که تنها بوده.
خیلی وقتها ما آدمها وقتی تنها میشیم احساس میکنیم حالمون خوب نیست
چندوقتیه که وقتی تنها هستم حالم خوبه خیلی خوب
میدونی چرا؟
چون یک رفیقی پیدا کردم که مدام این حرفش را برای خودم تکرار میکنم:
همانا مادررعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم ویادشماراازخاطرنمی بریم
اسم رفیقم مهدی است رفیقی که به سمت خوبیها هدایت میکنه رفیقی که خیلی باخدا رفیقه رفیقی که واقعا رفیقه ....
پیشنهاد میکنم اگه دنبال حال خوب هستی باهاش رفیق بشی
این رفیق همیشه خواسش بهت هست برای
بعد از هر اتفاقی که برام پیش میاد...که دلیل بیشتر اون اتفاق ها تنبلی و دست روی دست گذاشته...
من یاد میگیرم که باید عوض شم...
اما هیچ وقت اون مرحله آخر یعنی عوض شدن پیش نیومده...
نمیدونم دقیقا چه طور باید عوض شم...
تنها چیزی که میدونم اینه که این تنها راه حله موجوده...
ناصر عباسی–اسمیه شهر
ای دوست درد من زیاد و دشت هبر دنه های
تیسه دلبر شومه در به در وومه تیسه دلبر اسمی این شهر وومه
شومه لات شمی محله سر وومه شومه دلبر شهری کلانتر وومه
شومه دلبر تی قلبی تک پر وومه دیوانه خاطر شی دلبر وومه
شهر آمل من همه ره سر وومه تی خاطری کیجا شور و شر وومه
من شی تنها تنی هوادارمه تنها لشگر من تنی چودارمه
دل هاده تو شه تی دلدار وومه تا آخر عمر کیجا تنی یار وومه
اگه بخوای من تی هوادار وومه
بییری سر جنگ تی سردار وومه تی خاطری از
تنها زندگی کردن انتخاب خودش بود، ولی نه تا این اندازه تنها. بدترین جنبهی تنهایی این است که مجبوری تحملش کنی _ یا تحمل میکنی، یا غرق میشوی. باید سخت تلاش کنی تا ذهن گرسنهات را از نگاه به گذشته بازداری تا نابود نشوی.
| یکی مثل همه _ فیلیپ راث، ترجمهی پیمان خاکسار، نشر چشمه |
دانلود آهنگ در این دنیا تک و تنها شدم من از شکیلا
دانلود آهنگ در این دنیا تک و تنها شدم من از شادمهر
دانلود آهنگ در این دنیا تک وتنها شدم من عماد رام
آهنگ در این دنیا تک و تنها شدم من شکیلا
آهنگ در این دنیا تک وتنها شدم من شکیلا
در این دنیا تک و تنها شدم من مسعود سعیدی
متن آهنگ در این دنیا عماد رام
دانلود آهنگ بی کلام در این دنیا تک و تنها شدم من
یه دوست قدیمی دارم بعد از 10 ماه باهاش حرف زدم
توی کارش پیشرفت کرده بود خداروشکر
یکم دوست مشکلیه
سروکله زدن باهاش سخته
خیلی سوال پیچ میکن خیلی گیر میده
کلافه ام میکن
زور میگه
باهاش ادم بهتری نیستم
یه جنبه ای از خودم میبینم که انگار من نیستم یه نفر دیگه ام
کسی هستم که اون من اون مدل میبینه
ولی
ولی
تنها کسی که هرچی میگم بهش برنمیخوره
تنها کسی که تا میگم پول میگه چقدر
تنها کسی که اون دورانی که کسی حالم نمیپرسید نگرانم بود
عجیبه
گاهی هم لازمه با خودت تنها باشی تنهای تنهای تنها که وقتی میری سرکلاس بشینی یه گوشه اون ته و هیچ کس کنارت نباشه که توی سلف تنها بشینی و توی ساعتای بیکاری بری بشینی لبه ی همون پنجره که پاتوق همیشگیه و موقع برگشتن تو بارون و زرد و نارنجیای پاییز که تو دانشگاه تهران خوشگل تر از همه جاس با خودم قدم بزنم و آهنگ گوش بدم و مترو خلوت و بی سروصدا باشه و وقتی میرسی خونه هیچ کس منتظرت نباشه و خونه بوی قرن ها تنهایی بده و تنها چیز تازه و خوش رنگ و لعابش گلای
گاهی هم لازمه با خودت تنها باشی تنهای تنهای تنها که وقتی میری سرکلاس بشینی یه گوشه اون ته و هیچ کس کنارت نباشه که توی سلف تنها بشینی و توی ساعتای بیکاری بری بشینی لبه ی همون پنجره که پاتوق همیشگیه و موقع برگشتن تو بارون و زرد و نارنجیای پاییز که تو دانشگاه تهران خوشگل تر از همه جاس با خودم قدم بزنم و آهنگ گوش بدم و مترو خلوت و بی سروصدا باشه و وقتی میرسی خونه هیچ کس منتظرت نباشه و خونه بوی قرن ها تنهایی بده و تنها چیز تازه و خوش رنگ و لعابش گلای
پروردگارا! تو خود تنهایی و یگانه ای و تدبیر کرده ای در کار بشر که او را جفت بیافرینی که تنهایی تنها از آن توست و مخصوص مقام ربوبیت توست...
حالیا این چه سرنوشتیست که انسان هر چقدر هم تنها نباشد بازهم تنهاست و تنهایی را حس میکند
هر چقدر هم در جمع باشد باز تنهایی را میبیند...
بارالها ! این تنهایی از آن توست و تو تنها میتوانی انسان را از درد تنهایی برهانی
یا با درک وجودت که کار مخلصین است...
یا با فرستادن فرستادگانی از جنس انسان برای انسان که پی
مثل همه ی روزای دیگه نبود
ساعتم زنگ نخورد ، خودم اگه میخواستم شاید تا ۱۱ می خوابیدم ولی بوی نم که از لا به لای درز پنجره میومد نشونی بارون ناخونده بود که دلم می خواست برم ببینم به قول سارا از اون بارونایی نبود که خوش حالت کنه ، تنها بودن توی خونه حس آرامشو دو چندان می کرد هر چند شب قبلش کابوس ناخود آگاهم بوی آرامش نمی داد ولی وقتی با اون قیافه ی نا آشنا توی آینه بر خوردم و یه آب به سر و صورتم پاشیدم و زیر شیر جوشو روشن کردم تا تنها و تنها خوش حا
فقط قفلم همین!
امروز با شنیدن وا رفتم..
ادم خیلی انقلابی نیستم
اما حاج قاسم سلیمانی ادمی نبود ک بشه به دین و.. فقط نسبتش داد
اون ی دنیای دیگ بود واسم..
ی دنیای دیگ..
اگر شاید شهید نمیشد سهم من میشد دیدنش..
و من الان تنها کاری ک میتونم بکنم
ی چیزه..
ی چیز..
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای ایهام به نام تنها شدم
کاربران عزیز شما می توانید هم اکنون آهنگ جدید ایهام به نام تنها شدم را با کیفیت اصلی و بصورت رایگان از رسانه شیک پلاس دریافت نمایید
پیشنهادی ویژه برای طرفداران ایهام دوست داشتنی
ادامه مطلب
اغلب مشکلات از افکار ما هستند؛ برای مثال ترس از تارکی تنها بخاطر افکار ما از تاریکی هستند! ترس از آمپول فقط به خاطر دردی است که تصورش می کنیم و در ذهن پروشش می دهیم؛ در صورتی که می توانند خیلی برایمان مفید باشد! انتخاب ها و فرصت های ما هم همین طور هستند؛ فرصت هایی که تنها به خاطر دیوار ها و موانع خیالی انتخابشان نمی کنیم. به ترس هایتان فکر کنید همگی تنها زاده ذهن شماست. اگر بتوانید افکارتان را مدیریت کنید تا بر شما غلبه نکنند پیروز خواهید شد.
دانلود اهنگ جدید رضا ملک زاده به نام نوش جانت
دانلود اهنگ نوش جانت سر بکش این تنها را چون تو بخشیدی به من این دریا را کامل
Download New Nooshe Janat Music By Reza Malekzadeh
شعر و متن اهنگ نوش جانت رضا ملک زاده
من دل سپرده تو دل رباییدر سرزمین قلب من فرمانرواییدست تو دادم دل را امانتآمدی بردی دلم را نوش جانتنوش جانت سر بکش این تنها راچون تو بخشیدی به من این دریا رادر تو میبینم خدا رانوش جانت سر بکش این تنها راچون تو بخشیدی به من این دریا رادر تو میبینم خدا را
دانلود
اگر بخواهم تنها یک توصیه کوتاه به عزیزان کوچکتر از خودم در مدرسه و موسسهای که بودم داشته باشم این استکه: عزیزان من! سعی نکنید ابرانسان باشید و الگو و راهبر شوید؛ چون اینگونه زندگی غیرمعمولی خواهید داشت و کارهای غیرعقلانی و غیرعادی خواهید کرد و شک نکنید در درجه اول باعث اذیت و آزار خودتان و در درجه دوم اسباب زحمت اطرافیانتان هم خواهید شد. تنها وظیفه شما این است که انسان باشید و نرمال رفتار کنید، پس گام به گام اینگونه با اراده و نشاط و آگاه
ناصر عباسی–اسمیه شهر
ای دوست درد من زیاد و دشت هبر دنه های
تیسه دلبر شومه در به در وومه تیسه دلبر اسمی این شهر وومه
شومه لات شمی محله سر وومه شومه دلبر شهری کلانتر وومه
شومه دلبر تی قلبی تک پر وومه دیوانه خاطر شی دلبر وومه
شهر آمل من همه ره سر وومه تی خاطری کیجا شور و شر وومه
من شی تنها تنی هوادارمه تنها لشگر من تنی چودارمه
دل هاده تو شه تی دلدار وومه تا آخر عمر کیجا تنی یار وومه
اگه بخوای من تی هوادار وومه
بییری سر جنگ تی سردار وومه تی خاطری از
روزهای بدی رو پشت سر گذاشتم
پر از استرس
پر از تنهایی
پر از چه کنم
پر از دلهره و اضطراب
تنها کسی که در این روزها بدادم رسید و منو تنها نذاشت
خدا بود و پدر و مادرم و همسرم
تعجب میکنم از انسهانهایی که پوستشان از جنس گرگ است
هر جا رفتم فقط گرگ دیدم و بس
برای اندک لقمه ای
همه سرت را می خواهند کلاه بگذارند
و من از این همه بدی متنفرم
خب اخه چون تو نگاری! چون تو تنها چیزی هستی که ما داریم.
تنها چیزی بودی که ما همیشه داشتیم. خب اخه چون تو نگاری! میمیرم برا اشکای رو گونه هات.
من قوی ام قوی مثل شیر اثر نداره رو من تیر
میپرسه اینجاست میگم نه
دلم میخواد کیوان وایسه جلوم کیوان بخونه
و تنها اراده بود، اراده و اراده...
اراده بر تنهایی، پریشانی، غم، زشتی، نادرستی، ناتوانی، سستی، ذلّت، خیانت، خشونت و عدالت.
اراده بر جمع، آرامش، شادی، زیبایی، درستی، قدرت، همّت، عزّت، وفاداری، دوستی و آزادی.
و این دو را تنها اراده حکمفرماست...
به حرف کسی گوش نمی دادم
همیشه دوست داشتم تنها باشم
در خلوت به سر می بردم برایم ارامش بخش بود
روزگار به سختی می گذشت
تمامی بچه ها از دستم ناراحت بودند
چون دوست داشتم تنها باشم و در دنیای خودم سیر می کردم
صدای ارام و دلنشین مرا خرسند می داشت
و مرا از تنهایی و غم و اندوه بیرون می اورد
من بودم و او تنهای تنها
موقع دلتنگی ها مو برام غصه دریا رو می گفت و مرحمی بود بر زخمهای کهنه ام
ولی اکنون نیست و خیلی ناراحتم چون شکست
واکمن خوبی بود
۵/
و تنها اراده بود، اراده و اراده...
اراده بر تنهایی، پریشانی، غم، زشتی، نادرستی، ناتوانی، سستی، ذلّت، خیانت، خشونت و عدالت.
اراده بر مجموع، آرامش، شادی، زیبایی، درستی، قدرت، همّت، عزّت، وفاداری، دوستی و آزادی.
و این دو را تنها اراده حکمفرما بود...
تولد امام زمان در سال ۹۸ از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
تاریخ ولادت امام زمان در سال ۱۳۹۸ چه روزی است؟
امام مدت اند سال دارد ولادت امام مدت عج سر سال 255 هجری صلصل می باشد و به روی کردن به اینکه حال سر سال 1439 ه ق هستیم زندگی امام مدت عج 1184 سال می باشد. کلید واژه ولی مدت گوساله الله تعالی امان جواد 15 شعبان القاب ولی مدت مادر تنها زمان ( 255 برخی تنها زمان ( 256 و برخی دیگر 258 قمری را تنها زمان ( میلاد متعلق .
ادامه مطلب
من خیلی گریه کرده بودم،سرمم بالا گرفتمو گریه کرده بودم،به زمین زمان فحش داده بودم و بی قرار شده بودم،برای از دست دادنای بی معنی برای درجا زدنای تکراری برای حسای مزخرفی که بی وقت به سراغم اومده بودن،برای تکه های جدای روحم برای خلا های طولانی،برای یه دختر تنها بودن(عجیبه آدم تنها بودن با دختر تنها بودن فرق داره حس بی پناهیش بیشتره) اما اگه همه ی اون مچاله شدن ها لازم بود تا منِ الان ساخته بشه میتونم کم کم دوسشون داشه باشم
تو شرکت تنها نشستم و یکم عجیبه که امروز تا الان هیچکس جز بچههای خدمات نیستند.
محیط کاملا ساکنه و تنها چیزایی که تغییر میکنه نمودارهای گرافانا روی تلویزیون مانیتورینگه و دکمههای کیبورد من که بالا پایین میشه.
ادامه مطلب
شاپور دوم ساسانی تنها شاهی در جهان بود که قبل از تولدش شاه شد! هنگامی که پدرش درگذشت؛ مادرش آبستن بود. موبدان برای رفع نزاع بین مدعیان تاج و تخت؛ تاج را بروی شکم مادر نهادند و کودک متولد نشده را شاهنشاه ایران خواندند!
ادامه مطلب
متن آهنگ Ghost از Au/Ra ft Alan Walker
Au/Ra ft Alan Walker – Ghost
Ghostشبح ، روح
[Intro]
(Ghost, ghost, ghost, ghost)(Ghost, ghost, ghost, ghost)روح ، شبح
[Verse 1]
Today I’m kinda feelin’ like a ghostامروز یه جورایی حس میکنم یه روح هستمCall my friends but ain’t nobody homeبه همه دوستام زنگ زدم ولی هیچکدوم خونه نبودنTell myself I’m fine but I don’t really knowبه خودم میگم که حالم خوبه اما واقعا نمیدونم که هستمI’m just scared that I’ll end up, I’ll end up, I’ll end up aloneمن فقط از این میترسم که آخر سر ، آخر سر ، آخر سر تنها بمیرمI never let it showهرگز نمیزارم خودشو ب
متن آهنگ Ghost از Au/Ra ft Alan Walker
Au/Ra ft Alan Walker – Ghost
Ghostشبح ، روح
[Intro]
(Ghost, ghost, ghost, ghost)(Ghost, ghost, ghost, ghost)روح ، شبح
[Verse 1]
Today I’m kinda feelin’ like a ghostامروز یه جورایی حس میکنم یه روح هستمCall my friends but ain’t nobody homeبه همه دوستام زنگ زدم ولی هیچکدوم خونه نبودنTell myself I’m fine but I don’t really knowبه خودم میگم که حالم خوبه اما واقعا نمیدونم که هستمI’m just scared that I’ll end up, I’ll end up, I’ll end up aloneمن فقط از این میترسم که آخر سر ، آخر سر ، آخر سر تنها بمیرمI never let it showهرگز نمیزارم خودشو ب
«این هراس پنهان که دوستداشتنی نیستیم ما را تنها نگه میدارد. اما فقط به دلیل این تنهایی فکر میکنیم دوستداشتنی نیستیم. یک روز، روزی که زمانش را نمیدانی، از جادهای گذر خواهی کرد. یک روز، روزی که زمانش را نمیدانی او را آنجا خواهی یافت. برای اولین بار در زندگیات طعم عشق را خواهی چشید؛ چون برای اولین بار در زندگیات، حقیقتاً تنها نخواهی بود. تو انتخاب شدهای تا تنها نباشی.»
کتاب «زندگی داستانی ای.جی فیکری»گابریل زِوینترجمه لیلا کرد
از بس بغضم سنگینه که «اشک ها» با هم دعوا دارن کی اول بره یه هلهله همه دنبال تصاحب این مِیدونن و این ادامه داره و بغضه تو گلوم میمونه این اون وقتیه که دیگه امیدی به زندگی ندارم . اون وسط یه اشکی هست خیلی اروم و بی خبر بدون هیچ حرفی تنها میاد بیرون تنها قل میخوره و خیلی راحت بایه پوزخند پاکش میکنم و برمیگردم به اونایی که ارزش منو خورد کردن میگم مهم نیست مهم اینکه خودم میدونم ارزش دارم.
« عاشق اون اشکم که تنها اومد و اروم اروم اومد و راحت پاک شد»
تنها چیزی که قادره
- بر من فشار عصبی وارد کنه
- کارهای روزانه و برنامه ریزیهامو بهم بریزه
- فکرمو ساعت ها مشغول کنه
- بی حوصله ام کنه
- نشاطمو بگیره
- بی خوابم کنه
- و درکل از همه لحاظ داغونم کنه
گناهه
با یه گناه میتونم به راحتی روز زیبای خودم رو خراب کنم.
استغفرالله ربی و اتوب الیه
خدایا از من بگذر
لیتل الان درکت میکنم
هیچوقت فکر نمیکردم توی خونه مامانبزرگم تنها بشم
البته من خوشحال میشدم ولی خب الان حس خاصی ندارم
خدایی فهمیدم این همه ادم رفتن حسین اباد خو منم بیدار میکردید:(
این دلسوزیه به نظرت الان؟
منه بدبخت تنهای تنها
توی این دوره زمونه خراب(حالا خوبه در حالت عادی در حال تلاش کردن براس تنها موندن توی خونه م:)
یه عالمه فیلم دارم که نگا کنم هاهاها ران بی تی اس دان کردم
ولی حوصله ندارم
به دوستام بزنگم؟؟(شارژ ندارم....تنکیو گاد:|)
دانلود آهنگ جدید شهاب مظفری به نام تنهای تنها
Shahab Mozaffari - Tanhaye Tanha
ترانه : مهرزاد امیرخانی ؛ تنظیم : بهتاش زرین و حامد حسینی
+ متن ترانه تنهای تنها از شهاب مظفری
دارم از تو میگذرم / تا نگذره آب از سر تو
میشکنم من تو خودم / تا نشکنه بال و پر تو
ادامه مطلب
تمام بغض من آنجاست کنار رد پاهایتمیان خاطراتی که مرور اش کردم هر ساعتمنم ، تنها ترین آدم بدون تو که حوا ایکدامین سیب را باید ببویم تا شوم راحتنگاهم کردی و گفتی تو را با من که کاری نیستتمام کار من بودی و من در بند چشمانتنمیخواهم شبی دیگر تو را در خواب ودر رویابیا در صبح صادق باش به تنهایی نکن عادت
تو تنهایی فاطمه. تنهای تنها. و اسمت را گویی آفریدهاند تا مخاطبِ وحشت باشد؛ هبوط همزمان ترس و تنهایی. لحظهای که درمییابی جز تو گوشی نیست، و زبانی، و چشمی. و ناگزیر میشوی در شبی که شهر بر ضد صبح آدمیان، با سلاح سمفونی زبالهها به مبارزه برخاسته، تو، خود، تنها، در سیاهی فرو شوی.
آیا بازبمانی، یا برسی.
تمام بغض من آنجاستکنار رد پاهایتمیان خاطراتی کهمرور اش کردم هر ساعتمنم ، تنها ترین آدمبدون تو که حوا ایکدامین سیب را بایدببویم تا شوم راحتنگاهم کردی و گفتیتو را با من که کاری نیستتمام کار من بودی و مندر بند چشمانتنمیخواهم شبی دیگرتو را در خواب ودر رویابیا در صبح صادق باشبه تنهایی نکن عادت
شب شهادت حضرت زهراس.
شب شهادت مادره.
قسمت شد بیام حرم امام رضا(س).
شب سختیه.
قلب تمام آل الله از جمله آقا امام زمان (عج) تحت فشار و حزن و اندوهه.
آقا جان!
امشب تنها کاری که می تونم بکنم همراهی با آه و سوز ناله شماست.
لیاقتی نیست که صداتون رو بشنوم ...
اما آقا جان!
قلب منم محزونه.
اشک هام جاریه ...
دریاب این حقیر رو ...
الان واقعا ایمان اوردم تنها کادوی تولدم بهت کادوم بودم. کاموم چی بود؟
هیچی!
ابجیم رفته بود اردو. مامانم هم بیمارستان بستری بود. بابام هم همراهش بود.منم یک روز و نیم خونه تنها بودم در سکوت بدون نق و دعوا و غر و لجبازی.
#یکی نیست بگه نونت نبود اب نبود اینستا بستنت چی بود اخه
دل داده ام بر باد، بر هرچه بادا باد مجنون تر از لیلی، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری از تیره ی دودی، از دودمان باد
آب از تو توفان شد خاک از تو خاکستر از بوی تو آتش، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد، بوی تو می آید
«به تو فکر کردن. خوابیدن و به رختخواب رفتن.به تو فکر کردن. بیداری و از رختخواب بیرون زدن.»..«من میتونم بیام شهر تو. زیر پنجرهای. پنجرهی اتاق تو. نشد؟ پارک محل. داخل کارتنها و خرده مقواها شب را صبح کنم. بیریا. به انتظار.»..«چرا تو را وسطِ روزگاری که تنها باید به آن تف انداخت، زمانهای که الکی است همهی دَکوپوز آدمهایش، تنها گذاشتهام؟»
یک زندگی کامل در وقف تا تنها ذرّهی خلّاق جسته شود. آنکس که بر پرده است به درون خواهد خزید، و آنکس که در پرده است به برون. همه چیز به قصد نو شدن است. سالک به کشف خود است تا در خود به استادی رسد و خلقت را در خود برپا کند، چرا که خالق متعال تنها یک خالق را در خود میپذیرد.
میروند و باز میگردند، خالی میشوند و دوباره پر میشوند، میافتند و از نو برمیخیزند، ساکن میشوند و از نو به رقص میپیچند. نه عشق، نه عبادت، نه توسّل و نه مراقبه، ابتدا هم
بیخود شو به پیشام آ، یا با همه تنها شوای باهمه زین جا رو، ای بیهمه با ما شو
تو مست خودی با خود، این باده نمیدانیمن مست توام بی تو، ای بیتو به دریا شو
من قصّه نمیدانم، افسانه نمیخوانمتو گر سر حق داری، بی سر به ثریّا شو
با خلق به سودایی، این خلق نمیدانمآن خلق حق ار یابی با آن به سر جا شو
بی چشم تو را دیدم در محفل بیخوابانبی حرف ندا آمد: ای روح به بالا شو
حلمی تو چه میجویی؟ آن خانه به جان پیداستبنشین و به پنهان رو، برخیز و هویدا شو
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که افرادی را ببنید که همیشه کارهایشان را تنها انجام می دهند و حتی وقتی در جمع هستند و یا دارند گروهی کار می کنند نیز قسمتی از کار را برداشته و باز هم تنها کار می کنند در این پست به این نحوه تفکر درباره اینچنین افراد می پردازم.
ادامه مطلب
آخرش به یک جائی میرسی میفهمی که تنها آدم مورد اعتماد زندگی خودت هستی .خودت تنها کسی هستی که زیر پایت را خالی نخواهد کرد .خودت تنها کسی هستی که خودت را دوست دارد .تنها کسی که حرفت پیش او میماند خودت هستی .گاه سخت این را میفهمی ، گاه در هاله ای از رنج و سوءتفاهمات .اعتماد سخت بدست می آید و راحت از دست میرود .
تنها اگر آفتاب از غرب طلوع میکرداگر زندگی در سیاره ای دیگر ممکن بود وباران در بیابان میبارید، من بار دیگر در مردمک چشم هایت سبز میشدم...اگر "هیچ"، کسی را شامل میشدآن کس من بودمو اگر برای "همیشه" مرگی بودتا آن مرگ، من، همیشه میبودمو اگر زمین گرد بودمن آن دیدار هر باره بودمکه هر روز از سمت نصف النهاری نوبه تو میرسیدمو اگر "پایان" را آغازی بودمن این سطر هارا ادامه میدادم...
در این تاریکی ملعون تنهایم. تنهاتر از تنها. رسید آن روز که انتظارش را میکشیدم. میم عاشق و دور. از ح جدا شدم و سرگرم خودش است. بیکس شبیه خیالاتم برای آیندهای که رسید روی تخت تنها.
بسم از قبول عامی و صلاح و نیک نامی.
دنیا ... آی دنیا .... آآآی دنیا ......
نجات دهنده در گور خفتهست.
همه رو میخواستم.
زینب. اکرم. مریم. زهرا. مژگان. فاطمه. زیوَر.نگار. اون یکی مریم چشم زاغه. زری سیاه که همیشه تو شلوارش جیش میکـــ.....
از همه بیشتر اکرمو میخواستم. دوست داشتم همشون زنِ من باشن ولی اکرم یه چیز دیگه بود. بغلم که میکرد و ماچَّم میکرد حس خوبی بهم دست میداد.
مامان همش به توران خانم میگفت زینبتون برا مهدیمون. ولی من که دلم اکرمو میخواست.
مریم چشم زاغه خیلی به پر و پام میپیچید و زری سیاه هم که فکر میکرد چون من پسرم، نیمفهمم جیش چیه، همش م
حرف خاصی نیست برای زدن صرفا، اینجایم چون ک اینحایم. عادت به نشستن روی این صندلی و شنیدن صدای تق تق این دکمه ها، بی هیچ فکر قبلی و هیچ طرحی. فقط، خود را رها کردن و بیرون ریختن کلمات و آخر سر ک می خوانمشان می بینم ک تنها سمت تو را دارند. جالب است نه؟ فکر نمی کنم، نه دگر بعد این همه سال. نه دگر بعد آنکه گفتی وقتش است تمام شود این بلاگ و من هم. و شدم. وقتی وقت نبودنت شده باشد. وقتی وقتِ سکوتت باشد، تنها چشم شدن و توی تاریکی ها نشستن. همانطور ک تو بودی. تنه
لحظه ای میرسه که برای اولین بار واقعا احساس میکنی که چقدر تک و تنها و بی کسی با وجود خانواده و دوستات و ... همه ی خوبان که شاکر وجودشونی .. ولی با وجود همه اینها یک دفعه انگار پرده کنار میره و میبینی که تو توهمی و همه مثل یک دود غلیظی کم کم محو میشه دو زاریت میفته که ای وای من تنهام و سفری عجیب پیش رومه و ترس وجودتو میگره
تنهام
تنهام
واقعا تنهام
متکی به خودم
نه خود من من من نمیتونه ...
تو همین حال و هوایی که یک دفعه یک چیزی میبینی خیلی ناز خیلی
...اگر سرنوشت، اقبال، تقدیر و بخت اندازه ی نقطه ای توانِ بروز داشته باشند، آن وقت "این" تنها اقبالِ صد در صدیِ زندگانیِ من است؛
شاید هم تنها دلیلِ متولد شدن؛
هدفِ مقدسِ زندگانی مگر جز این است کِ آدمی تمامیِ احساساتِ بشری را تا سر حدِ کمال از کاسه ی درکِ روحش لبریز سازد؟
جز این است...؟
.
.
.
+ آه کِ از نَفَس هایم پروانه می پاشد بِ درُ دیوارِ اتاق!
از آسمان مینویسم که آسمان، تنها همدم من است... تنها آسمان است که مرا میخواهد...و آسمان...مرا فرا میخواند...من از آسمان نمینویسم...آسمان در دستان من جریان دارد...مغز آشفته با ندای آسمان آرامش پیدا میکند...مرا بخوان...در پی ابرهای تیره...من نور را میبینم...در پی ابرهای تیره... در پی غرش رعد و برق...من نور را می یابم...
همه رو میخواستم.
زینب. اکرم. مریم. زهرا. مژگان. فاطمه. زیوَر.نگار. اون یکی مریم چشم زاغه. فاطی سیاه که همیشه تو شلوارش جیش میکـــ.....
از همه بیشتر اکرمو میخواستم. دوست داشتم همشون زنِ من باشن ولی اکرم یه چیز دیگه بود. بغلم که میکرد و ماچَّم میکرد حس خوبی بهم دست میداد.
مامان همش به توران خانم میگفت زینبتون برا مهدیمون. ولی من که دلم اکرمو میخواست.
مریم چشم زاغه خیلی به پر و پام میپیچید و فاطی سیاه هم که فکر میکرد چون من پسرم، نیمفهمم جیش چیه، همش
تنها چیزی که میتونم در مورد ازادی بیان بیان کنم اینه یه لیست خیلی خیلی خیلی بزرگ است از چیز هایی که نباید نوشت ولی( بقیش) ازاده!!
واقعا خیلی خنده اور و درد ناک هست !!
پس تصمیم گرفتم تا ننویسم و برای خودم مشکلی بوجود نیارم !!
از قدیم گفتن سری که درد نمیکنه ذستمال نمیبندن!!
و تنها توصیم اینه که کتاب بخونید چون تنها راه اگاهیی کتاب خوندن هست!!
و مووضوع شگفت انگیز اینه خود جمله کتاب بخونید تا اگاه باشید تو لیست بلند قرار داره !!
واقعا عجیب خنده اور و
درباره این سایت